چند هفته تبلیغ و تحریک اذهان مردم به طریق رسانه های مختلف و بیگانگان و ثمره آن امروز که هیچ و پوچ بودش...و بار دیگه اتاق فکر سبز لندن شکست خورد.....
روز شانزدهم مارس 1988،مصادف با 25 اسفند1366،یادآور یکی از فجیع ترین و وحشیانه ترین جنایات ضد بشری در تاریخ است.
در این روز به دستور صدام، دیکتاتور عراق 50 فروند جنگندۀ عراقی،شهری کوچک و آرام در دل کوه های کردستان را بمباران شیمیایی و به جهنمی سوزان تبدیل کردند؛که در نتیجه آن بیش از 5000 انسان بی گناه کشته و حدود 7000 نفر مجروح شدند. و هنوز بعد از گذشت 22 سال عواقب و عوارض این جنایت هولناک مثل شیوع انواع سرطان ، نوزادان ناقص الخلقه ، نوزادانی که مرده به دنیا می آیند،سقط جنین و بیمای های مزمن و صعب العلاج همچنان مردم منطقه را رها نکرده است.
آيتالله هاشمی رفسنجانی در نوشتاری به مناسبت 29 اسفند، روز ملی شدن صنعت نفت به بيان ديدگاههای خود پرداخته است.
ایلنا: رئیسمجمع تشخیص مصلحت نظام تاكید كرد: مطمئناً مردم فهیم ایران، خوب میدانند دشمنان دوستنمای ما در داخل و خارج با برنامه شوم «تفرقهانداز و حكومت كن» كه ترجمه سیاست شیطانی «فرّق تسد» استعمار پیر است، درصددند تا با ناكارآمد جلوه دادن جمهوری اسلامی در اداره جامعه، اسلام را در تعارض با جمهوریت نشان دهند و با حمایتهای خویش از متحجرین افراط گرا كه نمونه آن را در خلق القاعده و طالبان دیدیم، چهره لطیف اسلام را با نسبت دادن خشونتها به مسلمانان مخدوش نمایند.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در نوشتاری به مناسبت 29 اسفند، روز ملی شدن صنعت نفت به بیان دیدگاههای خود پرداخته است.
متن این دیدگاه در ادامه میآید:
رنج هاي پايدار سید احمد خمینی
رحلت حجت الاسلام والمسلمين سيد احمد خمیني در ۲۵ اسفند، غم انگيزترين رويدادي است كه مردم كشورمان با آن اسفندماه سال ۱۳۷۳ را براي رسيدن به بهار پشت سر گذاشتند.
آن عزيز سفر كرده، همانگونه كه در آخرين سالهاي عمر با بركت حضرت امام(ره)، امين صادق بنيانگذار انقلاب اسلامي بود، پس از عروج ملكوتي پدر بزرگوارشان، صادقانه براي پشتيباني از ميراث اصلي امام(ره) كوشيد تا به مملكت اسلامي آسيبي وارد نشود. به خصوص كسانيكه در پي انشقاق ميان نظام اسلامي بودند، سعي وافري به كار گرفتند تا از امين امام راحل (ره) شخصيتي در برابر رهبري معظم انقلاب اسلامي بسازند. اما تمامي اين تلاشها و جديتها با حركت قاطع و دفاع مكرر و روشن او از حضرت آيت الله خامنهاي (مدظله العالي) نقش بر آب شد. فتنه گراني كه آن زمان بيشتر از سوي باند اطراف منتظري دست به شايعه پراكني ميآلودند، وقتي از سيد احمد شنيدند كه خطاب به رهبر فرزانه انقلاب اسلامي بارها گفت كه ما حمايت و پيروي از شما را همچون امام راحل و به دستور امام راحل (ره) بر خود وظيفه و فرض ميدانيم دست خود را از دل بستن به رويا رويي فرزند امام (ره) با نظام اسلامي كاملاً تهي ديدند. اين تازه زماني است كه نقش برجسته فرزند اين امام در ابلاغ چند اشاره تصريحي و تلويحي خميني كبير به اعضاي مجلس خبرگان مبني بر برخورداري آيت الله خامنهاي از شرايط رهبري پس از امام (ره) نقشي برجسته و مع الاسف معقول مانده است. اين در حالي است كه همه ميدانند تاملات روحي سيد احمد پس از امام (ره) بسيار شديد بود و اگر تنها ذرهاي از حبّ دنيا در دل او وجود ميداشت ميتوانست اين پيغامهاي سر نوشت ساز امام (ره) را به خبرگان ملت منتقل نكرده و راهي ديگر پيمايد.
به مناسبت رحلت جانگداز
حجت الاسلام والمسلمين «حاج سيد احمد خميني»
آيت الله جوادي آملي
حاج سيد احمد خميني يكي از بارزترين مصداقهاي «يُحفَظُ المَرءُ فِي وُلدِه» بود و يكي از روشنترين مصداقهاي «اَلوَلَدُ سِرُّ أبِيه». بعضي از افراد همه اسرار پدر را حفظ نميكنند، مظهر نامي از نامهاي پدراند. ولي برخي از فرزندان كه خلف صالحِ سالكاند، همه اسرار پدر را ظاهر ميكنند. اگر پدر مظهر اسم جامع حقّ بود، به نوبه خود در مسير انسان كامل گام برداشت، چنين پدري بسياري از اسماي الهي را داراست. مظهر عليم و قدير و رئوف و رحيم است؛ مظهر «أشِدّآءُ عَلَي الكُفّار» (1)، فِي مُوضِعِ النَقِمَه است و مظهر رأفت و رحمت و بِالمُؤمِنينَ رَئُوفٌ رَحِيم است و مانند آن. اين مظهريّت اسم أعظم در درجه اوّل مخصوص خاتم انبياء محمد مصطفي ـ صَلَّ اللهُ عَليه وَ آلِهِ وَ سَلَّم ـ و اهل بيت عصمت و طهارت ـ صلوات الله عليهم أجمعين ـ و انبياي اُولِيالعَزم ـ عليهمالسلام ـ است، بعد انبياي ديگر و سپس نوبت به اولياء و علماء ربّاني ميرسد. در اين مرحله سوّم كه تنزّل يافته مرحله اوّل و دوّم است، عالمان ربّاني پيدا ميشوند كه به نوبه خود خليفهاللهاند. از اوّلين خليفه (كه به زبان حكمت اوّلين صادر است و به زبان عرفان اولين ظاهر) يعني پيغمبر ـ صَلَّ اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم ـ ، و اهل بيت او تنزّل كنيم، از انبياي اُولِي العزم و ساير انبياي غير اُولِيالعزم هم تنزّل كنيم، به ورثه انبياء كه همان علماء ربّانياند ميرسيم. اگر علماي ربّاني ورثه انبيايند و اگر انبياء خليفه الهياند و اگر خلفاي الهي مظهر اسم أعظماند، پس به نوبه خود در مرحله سوّم بعضي از علماي ربّاني جامع جمال و جلال الهي خواهند بود و ميتوانند خليفه حقّ باشند. اين گونه از افراد جزء نوادراند. بعضي خليفه پروردگاراند اما در بعضي از اسماء، ولي بعضي خليفه الهياند در همه اسماء، منتهي به نوبه خاص خود.