حدود دو هفته پيش در حالي كه تدوين بودجه در دولت مراحل نهايي خود را طي ميكرد،خبر عجيبي مبني بر افزايش قيمت بليت متروي تهران بر اساس مصوبه شوراي شهر به رقمي بيش از 900 تومان از سال آينده بر روي خروجي رسانهها قرار گرفت. اين در حالي بود كه در اين خبر بيان شده بود در صورتي كه دولت و شهرداري سهم خود را پرداخت نكنند، اين رقم از مردم گرفته ميشود.
اگرچه منتشركنندگان اين خبر توضيح نداده بودند كه ايجاد تشويش در اذهان عمومي همزمان با اجراي قانون هدفمندي يارانهها آنهم در شرايطي كه دولت سهم خود را هميشه پرداخت كرده، با چه انگيزهاي است اما ادامه دادن اين فضاسازيها نشان داد كه ماجرا از يك خبط رسانهاي ساده در انتشار خبر فراتر است.
هتاكي به برخي مسئولان و خانوادههاي آنان ظلم است. ظلم كه شاخ و دم ندارد.
هر از چندگاهي آيتالله صادق لاريجاني به عنوان رئيس قوه حساس قضائيه به بهانههاي مختلف از جمله همايش قضات، همايش دادستانها و ... صحبتهاي قابل تأملي را براي ملت بصير ايران ايراد ميكنند.
ايشان در مورد بيانيهپراكني سران فتنه فرمودند كه «ما از اين پس از بيانيهپراكني سران فتنه جلوگيري خواهيم كرد» اما بعداز گذشت تنها يك روز دوباره سران فتنه در فضاي سايبري و مجازي فراخوان حضور به همدستان خود دادند!!! در همايش ديروز هم فرمودند «پروندههايي كه با احساسات مردم توأم است نياز به حساسيت بيشتري دارد» در نوشتههاي پيشين هم نوشتم كه اين قضيه صرف احساسات نيست!!! شايد پرونده عشق و عاشقي ميدان كاج كه به آن طرز فجيع فردي در ملاء عام با كارد و چاقو به قتل رسيد را بتوان پروندهاي احساساتي ناميد نه پروندهاي كه استكبار جهاني و اسرائيل و همه ابرقدرتهاي جهاني با تمام قوا در پشت پرده و گاهاً در جلوي پرده هستند. پروندهاي كه هزينة غيرقابل جبراني براي ملت ايران(اقتصادي، فرهنگي، سياسي، اجتماعي، معنوي) به بار آورده است چگونه ميتوان آن را در حد به غليان آمدن عواطف و احساسات مردم تنزل داد؟ اين اجحاف بزرگي در حق مردم است. مردمي كه هرگاه به حضورشان نياز بود بيدريغانه به عشق نظام و رهبري پاي كارهستند. چگونه ميشود فردي كه به اصل ولايت فقيه، نظام اسلاوي و ولايي، شهدا و مردم مستضعف دهنكجي ميكند و رهبري اغتشاشگران فتنه 88 و پسماندههاي آن لجنزار در 25 بهمن 89 را رهبري ميكند، وقتي مورد اعتراض مردم آن با شعار «مرگ بر منافق» روبرو ميشود، صداي دستگاه قضا و آنهم رئيس محترم آن بلند ميشود كه نبايد به مسئولين و بستگان آن توهين شود و اگر چنين شد «قطعاً شامل حد!!! ميشود». « در همين چند روز اخير به برخي مسئولان و خانوادههاي آنان هتاكي شد. اين ظلم است. ظلم كه شاخ و دم ندارد.» اين به تنهايي سخن كامل و قابل احترامي است، وليكن وقتي در كنار كارنامه دستگاه قضا در برابر سران فتنه و حوادث اخير كنار هم قرار ميگيرد مسئله جور ديگري ميشود. بله درست است ظلم كه شاخ و دم ندارد، وقتي كه ماهها وقت مردم به بهانههاي مختلف گرفته ميشود و چندين ماه كسبهاي كه در مركز شهر بلاتكليفند و هر روز بخاطر حضور اين غتشاشگران مجبورند محل كسب خودشان را تعطيل كنند و كلي به اقتصاد مملكت و اشخاص آسيب وارد ميشود، قطعاً ظلم است آن هم ظلمي كه شاخ و دم بزرگي هم دارد ولي چه كنيم كه دستگاه قضا از اين شاخ و دم بزرگ واهمه دارد و به كندي به اين اموري كه خواست ملت بصير است رسيدگي ميكند.
سركارخانم فائزه هاشمي كه تاكنون از طرق مختلف بصورت مستقيم و غيرمستقيم يكي از فعالان جريان فتنه بوده، خوب طبيعي است كه وقتي در بين مردم ظاهر شود جايگاهي ندارد و با شعارهاي مردم بصير شهر ري نه به قول آقاي علي مطهري كه آنها را ارازل سياسي!!! ناميدند، روبرو ميشوند. ملت ايران آگاه است و با اين اولتيماتوم اينها شامل حد است در برابر خون دستهگلاني كه در اين راه دادند كوتاه نميآيند. كسي كه به ولايت و نظام توهين كند نميتواند در بين مردم باشد، فرقي نميكند مسئول باشد يا بستگان مسئول، هيچ تفاوتي هم نميكند كه اين مسئول رئيس مجلس خبرگان و مجمع تشخيص مصلحت!!! باشد يا فرزند يك بخشدار در بخش دورافتادهاي از ايران پهناور! ما نيز بيحرمتي و دشنام دادن به مسئولين نظام و بستگان آنان را محكوم ميكنيم اما...
نه مسئول و خانواده مسئولي كه به نظام جمهوري اسلامي هتك حرمت ميكنند،
نه مسئول و خانواده مسئولي كه هر روز كه ميگذرد موضع جديد ضدانقلابي ميگيرند،
نه مسئول و خانواده مسئولي كه به نام و خون شهدا توهين ميكنند و شهيد ميدزدند!!!
نه مسئول و خانواده مسئولي كه به همراه ضدانقلاب و منافقين در برابر ملت قرار ميگيرند،
نه مسئول و خانواده مسئولي كه تنها به فكر منافع و املاك خود هستند نه به فكر نظام،
نه مسئول و خانواده مسئولي كه مشوق اعتشاشگران و فتنهگران و منافقين هستند،
نه مسئول و خانواده مسئولي كه روزي خود را پيرو امام و رهبري ميدانستند و حالا...
نه مسئول و خانواده مسئولي كه لندن نشين هستند و به ريش كوخنشينان انقلاب ميخندند،
نه مسئول و خانواده مسئولي كه ...
سایت اینترنتی که تحت نظر یک مجرم امنیتی حوادث سال گذشته اداره میشود و در برخی رسانهها به شعبه فیلتر نشده جرس معروف است، دو روز پس از انتشار گزارش "چه كسي مسئول فحاشي به فائزه هاشمي رفسنجاني است؟"، در راستای ایفای مسئولیت وکیل مدافعی اعضای خاندان آقای هاشمی رفسنجانی به میدان آمد و این بار دادستان تهران را به دست قطعشدهاش قسم داد که از این موضوع نگذرد.
مجرم امنیتی گرداننده این سایت و عوامل جویای نام آن -که مقالات برخی از آنها عینا هم در این سایت و هم در سایتهای ضد انقلاب مانند جرس و کلمه منتشر میشود-، در شکوائیه خود در نقش وکیل مدافع مهدی هاشمی به دادستان تهران که تیتر "دادستان! به حرمت دست قطع شدهتان سكوت نكنید!" برای آن انتخاب شده، با حمله به رجانیوز نوشتند:...
آیتالله واعظ طبسی نماینده ولیفقیه در استان خراسان رضوی چندی پیش در دیدار با جمعی از علما و ائمهیجماعات مشهد مقدس سخنان مهمی، با یادآوری شرایط سخت دوران رهبری حضرت آیتالله خامنهای، از ایمان، اقتدار، صراحت و اخلاص ایشان بهعنوان خنثی کننده توطئهها نام برد و به برخی افراد که با مواضع چند پهلوی خود بهدنبال این هستند که حق و باطل را با هم داشته باشند، تصریح کرد که این کار امکانپذیر نیست.
بخشهایی از این سخنان در ادامه مطالب
در آستانه 17 اسفند اجلاس خبرگان رهبری قرار داریم که قرار است در این اجلاس برای سومین بار هیات رییسه مجلس برای مدت دو سال دیگر انتخاب شود. او برای انتخاب در هردوره دست به اقدامات سیاسی حساب شده ای می زند تا بتواند این جایگاه مهم را برای خودش حفظ کند. قبلا نیز بارها طی مقالاتی به استراتژی هاشمی اشاره کرده ایم که وی در آستانه هر اجلاسی در خط ولایت و از مدافعان جدی آن می شود و درست در فردای پایان اجلاس، به همان مواضع قبلی بر می گردد. فراموش نمی کنیم که آقای هاشمی در اجلاس قبلی نیز با همین استراتژی حرکت کرد و در فردای اجلاس با خانواده های فتنه گران زندانی دیدار کرد و برای تلاش در جهت آزادی آن ها قول مساعد داد. اجلاس جاری از جهات مختلفی برای خبرگان ملت و برای شخص آقای هاشمی بسیار مهم است؛ خبرگان ملت در معرض آزمایشی بزرگ قرار دارند، زیرا از نقش آقای هاشمی و خانواده وی در فتنه 88 با خبرند و شعارهای سراسری مردم بر ضد آقای هاشمی و عدم جرات وی برای حضور در نماز جمعه تهران را می دانند. آن ها می دانند که آقای هاشمی تکیه گاه اصلی فتنه گران بوده و تا کنون حاضر به محکومیت سران فتنه و فتنه گران نشده است. از این رو انتخاب مجدد وی به ریاست خبرگان ممکن است در افکار عمومی به جایگاه والا و رفیع این مجلس لطمه وارد سازد. بهترین دلیل بر این مدعا این است که کسانی که اصلا نظام و انقلاب و امام و جایگاه خبرگان را قبول ندارند و در صدد براندازی نظام بوده و هستند امروز در رسانه های خود به شدت برای ابقای آقای هاشمی بر ریاست خبرگان تلاش می کنند! بسیار روشن است که آن ها برای خبرگان و نظام دلی نمی سوزانند آن ها در صدد زیر سوال بردن اعتبار خبرگان هستند؛ بی تردید در صورت موفقیت، تهاجم خود را به نحو دیگری به مجلس خبرگان آغاز خواهند کرد و خواهند گفت که مجلسی که چنین رییسی را با این همه سوابق منفی در فتنه برمی گزیند، چگونه می تواند در روز مبادای انقلاب رهبری شایسته ای انتخاب کنند. بنابر این، رسالت خبرگان ملت برای حفظ جایگاه مجلس خبرگان بسیار با اهمیت است. برای آقای هاشمی نیز این اجلاس مهم است؛ زیرا این اولین بار است که پس از فتنه 88 انتخابات هیات رییسه مجلس برگزار می گردد؛ چنان چه پس از خداحافظی از امامت نماز جمعه، ریاست بر خبرگان را نیز از دست بدهد مشروعیت مردمی خود را کاملا از دست داده ، به واگذاری آخرین سنگر نزدیک می شود. از این رو در آستانه این اجلاس بر رایزنی ها و اقدامات خود افزوده است تا این اتفاق خطرناک نیفتد.