شايد مقصود روايت اين باشد که هرچند عقاب پرندهاي قوي و قدرتمند است، اما اين نيرو بستگي تمام به ميزان ياري بالهايش دارد؛ اگر بالها لحظهاي او را ياري نکنند، از آسمان به زمين سقوط ميکند. حضرت مهدي (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نيز هرچند قدرتمندترين رهبر الهي است، ولي اين قدرت از ذات حق تعالي است که اگر خداوند لحظهاي حضرت را مدد و ياري نکند، توان ادامة فعاليت را ندارد. از اين رو حضرتش در برابر ذات الهي، کمال خضوع، خشوع و خاکساري را دارد.2
ياران مهدي موعود نيز با بهرهگيري از نور هدايت و تربيت مولايشان، به مقام محبت و معرفت خداوند راه يافتهاند. آنان به بزم عشق و عاشقي راه يافته و قلوب پاکشان از عشق و محبت الهي سرشار گشته و خداوند، دوستدار و خريدار وجود پاک و نورانيشان گشته است: «خداوند به آنان عشق ميورزد و آنان نيز به خدا عشق ميورزند.»3
مهديياوران، دليرمرداني نستوه و استوارند که ايمان به خداوند، بند بند وجودشان را دربرگرفته است. آنان به اوج توحيد و معرفت الهي دست يافته و به نهايت درجه باور و ايمان قلبي رسيدهاند. خداوند آنان را به نور محبت و معرفت خويش هدايت فرموده است: «رادمردان باايماني که خداوند را چنان که بايد، شناختهاند.»4
از آنجا که هدف و آرمان تربيتي در فرآيند تربيت مهدوي، وارد شدنِ فرزندان در شمار "انصارالمهدي" و "مهديياوران" است، و از آنجا که اصليترين ويژگي مهديياوران، «خدامحوري و موحّدپروري» است، در طول تمام دورههاي تربيتي، اصالت بايد با خدامحوري، موحّدپروري، نيتهاي خالص الهي، و رنگ و بوي خدايي گرفتن باشد؛ و در مقام عبوديت و فرآيند تربيت چه رنگ و بويي از رنگ و بوي خدا خوشتر؟!5
آنگاه که ما با نيتهاي خالص و به قصد تقرّب به ساحت الهي و با هدف رشد دادن فرزندانمان به مقام مهديياوري، تمام تلاش و تکاپوي خود را به کار گرفتيم، خداوند متعال بهترين راههاي تربيت را به روي ما ميگشايد و والاترين راهکارهاي تربيتي را بر قلب ما الهام ميکند: «هرکه عبادت خالصانة خويش را به سوي خداوند بالا فرستد، خداوند بهترين مصلحت او را به سويش پايين ميفرستد.»6
و آنگاه است که خداوند هدايت و تربيت ما و فرزندان ما را خود به عهده ميگيرد و فرآيند تربيت خانواده ما تحت ولايت و مصلحت ويژه الهي به دست هدايت و تربيت مهدوي سپرده ميشود و آنگاه خانواده ما از نزديکترين و ميانبرترين راهها به سوي خداوند و مقام محبت، معرفت و عبوديت الهي طي طريق ميکند؛ به شرط آنکه همواره به سوي خداوند نظر کند و فقط از او مدد بگيرد!
--------------------
پی نوشت ها:
[1]. پيامبر اعظم (صلوات الله علیه و آله): «المَهدِيُّ خاشِعٌ لِلّهِ کَخُشُوعِ النَّسرِ لِجِناحَيهِ» سيد بن طاووس، ملاحم، ص73؛ ابن حماد، فتن، ص100؛ متقي هندي، برهان، ص101.
[2]. طبسي، نجمالدين، نشانههايي از دولت موعود، ص101ـ102.
[3]. (...يحِبُّهُم وَ يحِبُّونه) مائده (5)، 54.
[4]. امام علي (علیه السلام): «رِجالٌ مُؤمِنونَ عَرَفُوا اللهَ حَقَّ مَعرِفَتِهِ» اربلي، كشف الغمّه، ج2، ص478؛ مجلسي، بحارالانوار، ج57، ص229.
[5]. ]صِبغَةَ اللهِ وَ مَن أحسَنُ مِنَ اللهِ صِبغَةً وَ نَحنُ لَهُ عابِدُونَ؛ رنگ خدا (بگيريد) و چه رنگي از رنگ خدا خوشنگارتر؟! و ما تنها پرستندگان اوييم[ بقره (2)، 138.
[6]. حضرت فاطمه (سلام الله علیها): «مَن أصعَدَ إلي اللهِ خالِصَ عِبادتِهِ أهبَطَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ أفضَلَ مَصلَحَتِه» حلّي، ابنفهد، عدة الداعي، ص233؛ مجلسي، بحارالانوار، ج67، ص249ـ250.
منبع: آقاتهراني
نظرات شما عزیزان: